دادهٔ شخصی دقیقاً چیست؟

در حقوق داده و حریم خصوصی
اشتراک گذاری
دادهٔ شخصی دقیقاً چیست؟

از یک IP ساده تا دادهٔ شخصی

تصور کنید شرکتی برای بهبود تجربه کاربری، آدرس IP بازدیدکنندگان وب‌سایتش را ذخیره می‌کند. در نگاه اول، IP تنها یک رشته عددی است؛ نه نام دارد، نه شماره ملی، نه اطلاعات تماس. اما اگر همین شرکت این IP را با زمان ورود، نوع مرورگر، موقعیت جغرافیایی تقریبی و الگوی رفتاری کاربر ترکیب کند، چه اتفاقی می‌افتد؟

حالا تصور کنید یکی از کاربران دائمی سایت از طریق اینترنت خانگی‌اش با یک IP داینامیک خاص وارد می‌شود. این IP هر چند روز تغییر می‌کند اما همیشه از یک بازه مشخص است. شرکت با استفاده از کوکی‌ها و تحلیل لاگ‌ها می‌تواند متوجه شود که این IP متعلق به یک کاربر خاص در تهران است که اغلب شب‌ها از گوشی آیفون وارد می‌شود و همیشه روی محصولاتی خاص کلیک می‌کند.

در این سناریو، IP به‌تنهایی ممکن است دادهٔ شخصی نباشد، اما در ترکیب با اطلاعات دیگر، فرد به‌راحتی قابل‌شناسایی می‌شود. این دقیقاً جایی است که مفهوم «دادهٔ شخصی» وارد بازی می‌شود: هر اطلاعاتی که به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم، منجر به شناسایی یک فرد شود.

ما در این درس از همین مثال ساده شروع می‌کنیم تا درک کنیم چه چیزی «دادهٔ شخصی» محسوب می‌شود، چه داده‌هایی حساس‌اند، و چطور اشتباه در تشخیص آن‌ها می‌تواند مسئولیت‌های حقوقی سنگینی ایجاد کند.

واژگان کلیدی در یک نگاه

۱) دادهٔ شخصی (Personal Data)

هر اطلاعاتی که به یک فرد شناسایی‌شده یا قابل‌شناسایی مربوط باشد. این داده می‌تواند به‌طور مستقیم (مثل نام) یا غیرمستقیم (مثل IP یا لوکیشن) فرد را مشخص کند.

  • مثال‌ها: شماره ملی، شماره تماس، آدرس ایمیل، موقعیت مکانی، کوکی مرورگر.
  • کلید تشخیص: آیا می‌توان این داده را به یک فرد نسبت داد؟

۲) اطلاعات شناسایی شخصی (PII)

مفهومی که بیشتر در نظام آمریکا کاربرد دارد و به اطلاعاتی اشاره دارد که به‌طور خاص می‌توانند برای شناسایی فرد استفاده شوند.

  • مثال‌ها: شماره تأمین اجتماعی، شماره گواهی‌نامه، شماره حساب بانکی.
  • تفاوت با Personal Data: PII اغلب محدودتر است و فقط روی داده‌های «مستقیماً شناسایی‌کننده» تمرکز دارد.

۳) دستهٔ ویژه از داده‌ها (Special Category)

داده‌هایی که به‌دلیل حساسیت بالا، تحت حمایت بیشتر قرار دارند. پردازش آن‌ها فقط با شرایط خاص قانونی مجاز است.

  • مثال‌ها: نژاد و قومیت، دیدگاه سیاسی، اعتقادات مذهبی، سلامت جسمی و روانی، گرایش جنسی، داده‌های زیستی و ژنتیکی.
  • ویژگی: نیازمند رضایت صریح یا استثنائات قانونی برای پردازش.

۴) کنترل‌کننده (Controller)

نهاد یا شخصی که هدف و ابزارهای پردازش دادهٔ شخصی را تعیین می‌کند. مسئولیت اصلی حفظ اصول قانونی با اوست.

  • مثال: یک شرکت فروشگاهی که اطلاعات مشتریانش را ذخیره و تحلیل می‌کند.
  • نکته: حتی اگر خود داده را جمع نکرده، اما تصمیم‌گیرنده دربارهٔ آن باشد، کنترل‌کننده است.

۵) پردازش‌گر (Processor)

شخص یا نهادی که به نمایندگی از کنترل‌کننده و بر اساس دستور او داده‌ها را پردازش می‌کند.

  • مثال: شرکت میزبانی داده‌ها یا ارائه‌دهندهٔ خدمات ایمیل که اطلاعات را برای شرکت اصلی پردازش می‌کند.
  • مسئولیت: باید فقط طبق دستور کنترل‌کننده عمل کند و قرارداد کتبی داشته باشد.

۶) کنترل‌کنندهٔ مشترک (Joint Controller)

وقتی دو یا چند نهاد به‌طور مشترک دربارهٔ هدف و نحوهٔ پردازش تصمیم می‌گیرند.

  • مثال: دانشگاه و پلتفرم آموزشی آنلاین که با هم برنامه‌ای آموزشی اجرا می‌کنند و اطلاعات دانشجو را پردازش می‌کنند.
  • الزام: باید نقش‌ها و مسئولیت‌ها را شفاف در توافقی کتبی مشخص کنند و اطلاع‌رسانی دقیق به افراد انجام دهند.
جمع‌بندی: شناخت دقیق این واژگان، پایهٔ تحلیل قانونی صحیح دربارهٔ حریم خصوصی و پردازش داده است. بدون آن، تصمیم‌گیری درست دربارهٔ مسئولیت‌ها، حقوق افراد، و الزامات انطباق امکان‌پذیر نیست.

تعریف دقیق دادهٔ شخصی (Personal Data)

بر اساس مقررات عمومی حفاظت داده‌ها (GDPR)، «دادهٔ شخصی» به هر اطلاعاتی اطلاق می‌شود که به یک فرد شناسایی‌شده یا قابل‌شناسایی مربوط باشد. به‌عبارت ساده‌تر، اگر یک داده بتواند شما را به یک فرد خاص نسبت دهد — چه به‌طور مستقیم و چه غیرمستقیم — آن داده «شخصی» محسوب می‌شود.

داده‌های شخصی فقط محدود به نام و شماره ملی نیستند. گاهی حتی داده‌هایی که به‌تنهایی بی‌ضرر به‌نظر می‌رسند، در ترکیب با سایر اطلاعات می‌توانند هویت فرد را آشکار کنند.

مثال‌های واقعی از داده‌های شخصی:

  • نام و نام خانوادگی (مثل: «مهدی رضایی»)
  • شماره تلفن یا آدرس ایمیل (مثل: reza2020@gmail.com)
  • تصویر چهره در یک عکس یا ویدئو
  • آدرس IP یا شناسهٔ دستگاه موبایل
  • موقعیت مکانی لحظه‌ای (مثلاً از GPS)
  • پلاک خودرو یا صدای ضبط‌شدهٔ فرد
  • داده‌های زیستی مانند اثر انگشت یا الگوی چهره
  • ترکیب داده‌هایی مثل «زن، ۳۵ ساله، ساکن محله خاص، پزشک» که ممکن است در جامعهٔ کوچکی به یک فرد منحصربه‌فرد اشاره کند

نکتهٔ کلیدی این است که دادهٔ شخصی، بسته به **زمینه** (Context) و **قابلیت شناسایی** می‌تواند متغیر باشد. یک داده ممکن است در یک محیط ناشناس باشد، اما در محیط دیگر، هویت‌ساز شود.

جمع‌بندی: هر داده‌ای که بتواند یک فرد را مستقیم یا با ترکیب داده‌های دیگر شناسایی کند — از یک آدرس ایمیل ساده گرفته تا داده‌های رفتاری پیچیده — «دادهٔ شخصی» است و مشمول الزامات قانونی مربوط به حفظ حریم خصوصی می‌باشد.

تفاوت PII با Personal Data؛ چرا این دو یکی نیستند؟

در دنیای حفاظت از داده‌ها، دو اصطلاح پرکاربرد وجود دارد: PII (Personally Identifiable Information) و Personal Data. گرچه این دو گاهی به‌جای هم به‌کار می‌روند، اما از نظر حقوقی و دامنهٔ شمول تفاوت‌های مهمی دارند.

PII چیست؟

PII اصطلاحی آمریکایی است و به اطلاعاتی اشاره دارد که به‌طور مستقیم می‌تواند فردی خاص را شناسایی کند. تمرکز این مفهوم معمولاً روی داده‌هایی است که خودشان به‌تنهایی شناسایی‌کننده هستند.

  • مثال: شماره تأمین اجتماعی، شماره گواهی‌نامه، نام کامل، آدرس خانه، شماره حساب بانکی.
  • قانون‌گذارهای آمریکایی از این اصطلاح در چارچوب‌هایی مثل HIPAA و NIST استفاده می‌کنند.

Personal Data چیست؟

Personal Data اصطلاحی است که در مقررات اروپایی مانند GDPR به‌کار می‌رود و تعریف بسیار گسترده‌تری دارد. این تعریف شامل هر داده‌ای است که بتواند — چه به‌صورت مستقیم و چه غیرمستقیم — یک فرد را قابل‌شناسایی کند.

  • مثال: نام کوچک، لوکیشن تقریبی، IP، کوکی مرورگر، داده‌های رفتارشناسی یا ترجیحات کاربر.
  • حتی اگر داده‌ها در ترکیب با هم باعث شناسایی شوند، Personal Data محسوب می‌شوند.

تفاوت کلیدی چیست؟

  • محدوده: PII معمولاً محدود به داده‌های مستقیم است؛ Personal Data شامل داده‌های غیرمستقیم هم می‌شود.
  • چارچوب قانونی: PII در نظام آمریکا کاربرد دارد؛ Personal Data در نظام اتحادیه اروپا (مثل GDPR).
  • تحلیل بافتی: GDPR روی «زمینه» و «قابلیت بازشناسایی» تأکید دارد؛ PII اغلب نگاهی ثابت به نوع داده دارد.
نتیجه‌گیری: اگرچه هر دو مفهوم ناظر به اطلاعات شناسایی‌کننده هستند، اما Personal Data گسترده‌تر، حساس‌تر به زمینه، و دقیق‌تر در تطبیق با واقعیت‌های داده‌محور دنیای امروز است. شناخت تفاوت آن‌ها، برای فعالیت در فضای بین‌المللی ضروری است.

داده‌های ویژه یا حساس (Special Category)

برخی داده‌ها به‌دلیل ماهیت بسیار خصوصی، تبعیض‌زا یا آسیب‌پذیر، در دسته‌ای ویژه قرار می‌گیرند که پردازش آن‌ها تنها در شرایط خاص قانونی مجاز است. به این داده‌ها در مقررات GDPR «Special Category of Personal Data» گفته می‌شود.

چه داده‌هایی در این دسته قرار می‌گیرند؟

  • نژاد یا قومیت
  • دیدگاه‌های سیاسی
  • باورها یا اعتقادات مذهبی و فلسفی
  • عضویت در اتحادیه‌های صنفی
  • داده‌های ژنتیکی
  • داده‌های زیستی (بیومتریک) برای شناسایی منحصربه‌فرد
  • داده‌های مرتبط با سلامت جسمی یا روانی
  • داده‌های مربوط به زندگی جنسی یا گرایش جنسی

آیا همیشه ممنوع است؟

پردازش این داده‌ها در اصل ممنوع است، مگر آنکه یکی از شرایط خاص قانونی برقرار باشد. مثلاً:

  • فرد رضایت صریح داده باشد (explicit consent)
  • پردازش برای وظیفه قانونی یا عمومی (مثل خدمات سلامت) لازم باشد
  • حفظ منافع حیاتی فرد یا دیگران در شرایط اضطراری
  • برای دادرسی قضایی یا دفاع حقوقی

مثال‌های کاربردی:

  • سایت پزشکی که اطلاعات بیماری قلبی کاربران را ذخیره می‌کند.
  • اپلیکیشن رژیم غذایی که داده‌های بیومتریک و حساس سلامت را تحلیل می‌کند.
  • پلتفرم استخدام که از افراد درباره گرایش جنسی یا مذهب می‌پرسد (بدون دلیل موجه).
هشدار مهم: ذخیره، انتقال یا تحلیل این نوع داده‌ها بدون پایبندی به شرایط قانونی مشخص، نقض صریح حریم خصوصی و زمینه‌ساز مسئولیت حقوقی سنگین است.

داده‌های مرتبط با جرایم و محکومیت‌ها؛ خط قرمزهای پردازش

یکی از حساس‌ترین انواع داده‌های شخصی، اطلاعات مرتبط با سوابق کیفری، جرایم ارتکابی، تحقیقات جنایی، بازداشت، محکومیت یا اقدامات کیفری است. این داده‌ها تحت حفاظت ویژه قرار دارند و حتی نسبت به داده‌های «حساس» (Special Category) نیز مقررات سخت‌گیرانه‌تری دارند.

چه نوع داده‌هایی در این دسته هستند؟

  • سابقهٔ کیفری یا پلیسی (مثلاً داشتن پروندهٔ باز یا محکومیت قضایی)
  • اطلاعات مربوط به بازداشت یا بازجویی
  • اطلاعات خروج از زندان یا اقدامات اصلاحی (مثل پابند الکترونیک)
  • سوابق تخلفات منجر به اقدام قضایی یا جریمه
  • وضعیت موجود در لیست سیاه یا فهرست‌های تحریم

چه کسی مجاز به پردازش این اطلاعات است؟

بر اساس مادهٔ 10 مقررات GDPR، تنها در صورتی می‌توان این داده‌ها را پردازش کرد که یکی از شرایط زیر برقرار باشد:

  • پردازش توسط مقام رسمی دولتی مجاز یا نهاد قضایی انجام شود.
  • قانون داخلی کشور (مثلاً قانون کار، قانون کیفری) اجازهٔ خاص داده باشد.
  • دلیل حقوقی مشخص، مستند، و متناسب وجود داشته باشد (مثلاً برای استخدام در پست حساس امنیتی).

مثال‌های کاربردی:

  • یک شرکت حمل‌ونقل عمومی می‌خواهد راننده‌هایی استخدام کند که سوء‌پیشینهٔ کیفری نداشته باشند. بررسی این مورد فقط در صورتی مجاز است که به‌طور شفاف در قانون ملی مجاز شده باشد و رضایت معتبر گرفته شود.
  • یک رسانه اطلاعات مربوط به بازداشت یک فرد مشهور را منتشر می‌کند. در این حالت، تحلیل مرز بین «دادهٔ عمومی» و «حریم خصوصی» بسیار حساس است و باید ارزیابی مشروعیت دقیق انجام شود.
خط قرمز: این داده‌ها را فقط نهادهای دارای صلاحیت قانونی می‌توانند جمع‌آوری یا تحلیل کنند. شرکت‌های خصوصی، سایت‌ها یا اپ‌ها بدون مجوز رسمی حق نگهداری، ذخیره یا انتقال این اطلاعات را ندارند.

قابل‌شناسایی بودن (Identifiability): مستقیم، غیرمستقیم و ترکیبی

مفهوم «قابل‌شناسایی بودن» در قلب تعریف دادهٔ شخصی قرار دارد. طبق مقررات GDPR، داده‌ای شخصی محسوب می‌شود اگر «مربوط به یک فرد شناسایی‌شده یا قابل‌شناسایی» باشد. اما این «شناسایی» چگونه اتفاق می‌افتد؟

۱. شناسایی مستقیم

زمانی که یک داده به‌تنهایی، بدون نیاز به دادهٔ دیگر، فرد را مشخص می‌کند:

  • نام و نام خانوادگی کامل
  • کد ملی یا شماره گذرنامه
  • شماره موبایل شخصی
  • تصویر چهره واضح

۲. شناسایی غیرمستقیم

زمانی که یک داده به‌تنهایی شناسایی‌کننده نیست، اما در ترکیب با سایر داده‌ها می‌تواند هویت فرد را فاش کند:

  • آدرس IP
  • موقعیت جغرافیایی تقریبی
  • کد پستی + جنسیت + سن
  • الگوهای رفتاری آنلاین

برای مثال، ترکیب داده‌هایی مثل «زن ۳۲ ساله، ساکن منطقه ۱ تهران، پزشک متخصص پوست» در یک بانک داده می‌تواند فقط به یک نفر خاص اشاره کند.

۳. بازشناسایی ترکیبی (Re-identification)

گاهی داده‌هایی که به ظاهر ناشناس یا بی‌ضرر هستند، در اثر ترکیب هوشمندانه با داده‌های دیگر، منجر به شناسایی فرد می‌شوند.

مثال رایج: یک اپلیکیشن سلامتی، داده‌های کاربران را بدون نام ذخیره می‌کند. اما با اتصال این داده‌ها به GPS، ساعت استفاده و نوع دستگاه، می‌توان کاربران را بازشناسایی کرد.

نکتهٔ کلیدی: شناسایی یک فرد فقط به معنای دانستن نام او نیست؛ بلکه هر داده‌ای که احتمال معقولی برای نسبت دادن آن به یک فرد وجود داشته باشد، قابل‌شناسایی است — و بنابراین مشمول قوانین دادهٔ شخصی می‌شود.

۵ مسیر رایج شناسایی دوباره (Re-identification)

حتی اگر داده‌ها در نگاه اول ناشناس به‌نظر برسند، در عمل می‌توان آن‌ها را از مسیرهای مختلف با هویت فرد پیوند زد. این فرآیند را شناسایی دوباره یا بازشناسایی (Re-identification) می‌نامند. در ادامه ۵ روش رایج این کار را بررسی می‌کنیم:

۱. لینک‌کردن (Linking)

اتصال داده‌های ناشناس با منابع اطلاعاتی دیگر می‌تواند هویت فرد را افشا کند. مثلاً دادهٔ پزشکی یک کاربر اگر با تاریخچهٔ خرید دارو یا اطلاعات تحویل در پلتفرم دیگری لینک شود، منجر به شناسایی می‌شود.

۲. استنباط (Inference)

گاهی از روی الگوها و داده‌های ظاهراً غیرشخصی، می‌توان ویژگی‌های مهمی را دربارهٔ فرد استنباط کرد. مثلاً از مسیرهای GPS می‌توان محل کار یا منزل فرد را حدس زد؛ یا از الگوی رفتار آنلاین، می‌توان وضعیت سلامت روانی یا ترجیحات سیاسی را تحلیل کرد.

۳. تجمیع (Aggregation)

ترکیب داده‌های پراکنده و کوچک، تصویری دقیق از هویت فرد ایجاد می‌کند. مثلاً سه قطعه داده: «زن، ۳۲ ساله، مهندس عمران در اردبیل» ممکن است فقط به یک فرد خاص اشاره داشته باشد.

۴. متادیتا (Metadata)

داده‌های جانبی یا فنی مثل زمان، مکان، نوع دستگاه یا نام فایل، گاهی از خودِ محتوای اصلی خطرناک‌تر هستند. برای نمونه، یک عکس بدون چهره اما با مختصات GPS ذخیره‌شده در EXIF می‌تواند مکان فرد را فاش کند.

۵. اثرانگشت دستگاه (Device Fingerprinting)

وب‌سایت‌ها می‌توانند از ترکیب ویژگی‌های مرورگر، رزولوشن، افزونه‌ها و فونت‌ها یک «اثر انگشت» منحصربه‌فرد بسازند. این اثرانگشت در هر بازدید قابل ردیابی است، حتی بدون کوکی. با این روش، بازدیدکننده‌های «ناشناس» در عمل قابل‌شناسایی‌اند.

یادآوری: ناشناس‌سازی واقعی، فقط زمانی محقق می‌شود که هیچ‌کدام از این مسیرها منجر به بازشناسایی فرد نشوند. در غیر این‌صورت، داده‌ها همچنان «شخصی» محسوب می‌شوند.

شبه‌ناشناس‌سازی در برابر ناشناس‌سازی (Pseudonymization vs Anonymization)

بسیاری از سازمان‌ها برای کاهش ریسک افشای هویت کاربران، از روش‌هایی مانند شبه‌ناشناس‌سازی یا ناشناس‌سازی استفاده می‌کنند. اما تفاوت این دو روش در چیست و چه پیامدهای حقوقی دارند؟

۱. شبه‌ناشناس‌سازی (Pseudonymization)

در این روش، داده‌های شناسایی‌کننده (مثل نام یا شماره تماس) با یک شناسهٔ ساختگی جایگزین می‌شوند. اما هنوز امکان پیوند دوبارهٔ داده‌ها به هویت واقعی وجود دارد — البته با استفاده از یک کلید یا اطلاعات جداگانه.

  • مثال: شمارهٔ ملی کاربر با یک کد داخلی مثل «U4583Z» جایگزین می‌شود و کلید تطبیق در جای امنی نگهداری می‌شود.
  • این داده‌ها همچنان طبق مقررات، دادهٔ شخصی محسوب می‌شوند.

۲. ناشناس‌سازی (Anonymization)

در این روش، داده‌ها به گونه‌ای تغییر می‌کنند که هیچ‌گونه امکان شناسایی فرد — حتی با منابع خارجی — وجود نداشته باشد. این داده‌ها از دایرهٔ مقررات دادهٔ شخصی خارج می‌شوند.

  • مثال: داده‌های آماری کلی که هیچ شناسه‌ای از افراد ندارند، مانند «۶۷٪ از بازدیدکنندگان سایت بین ۳۰ تا ۴۰ ساله هستند».
  • این داده‌ها را می‌توان آزادانه تحلیل یا منتشر کرد، بدون نیاز به رضایت فرد.

تفاوت اصلی در یک جمله:

اگر بتوان با تلاش معقول، داده را به یک فرد خاص برگرداند، آن داده ناشناس نیست و تنها شبه‌ناشناس‌سازی شده است.

نکتهٔ کلیدی: بسیاری از سازمان‌ها تصور می‌کنند داده‌ها را «ناشناس» کرده‌اند، در حالی که فقط «کدگذاری» انجام داده‌اند. اگر کلید بازشناسایی وجود داشته باشد، مسئولیت حقوقی همچنان پابرجاست.

سه آزمون ناشناس‌سازی: معقولیتِ بازشناسایی

چگونه بفهمیم که یک داده واقعاً ناشناس شده یا همچنان قابل‌شناسایی است؟ مقررات GDPR معیار مشخصی را مطرح می‌کند: «آیا با تلاش معقول می‌توان فرد را بازشناسایی کرد؟» برای پاسخ به این سؤال، سه آزمون مهم به‌کار می‌رود:

۱. آزمون تلاش معقول (Reasonable Effort Test)

آیا بازیابی هویت از داده نیازمند منابع فنی یا انسانی خاصی است که فراتر از تلاش معمول باشد؟ اگر شناسایی تنها با ابزارهایی بسیار پیشرفته یا غیرقابل دسترس ممکن باشد، داده می‌تواند ناشناس تلقی شود.

مثال: اگر برای شناسایی یک فرد از بین داده‌های تلفیقی، نیاز به مدل‌سازی پیشرفته مبتنی بر هوش مصنوعی و دسترسی به پایگاه‌های دادهٔ مخفی باشد، شانس بازشناسایی «غیرمعقول» در نظر گرفته می‌شود.

۲. آزمون احتمال (Likelihood Test)

حتی اگر بازشناسایی ممکن باشد، آیا احتمال آن در دنیای واقعی بالاست؟ این آزمون احتمال عملی بازشناسایی توسط مهاجمان، پژوهشگران یا خود سازمان را بررسی می‌کند.

مثال: اگر اطلاعات مکانی و زمانی به‌قدری دقیق باشند که بتوان احتمال بالایی برای کشف هویت فرد قائل شد، ناشناس‌سازی کافی نیست.

۳. آزمون هدفمند بودن (Motivation Test)

آیا کسی انگیزه منطقی یا منفعت کافی برای بازشناسایی این فرد دارد؟ این آزمون بررسی می‌کند که آیا عاملان بالقوه (مانند رقبا، رسانه‌ها یا دولت‌ها) تمایلی برای شناسایی فرد دارند یا خیر.

مثال: در یک نظرسنجی دربارهٔ مسائل سیاسی در یک منطقه حساس، حتی احتمال ضعیف بازشناسایی نیز اهمیت دارد، چون ممکن است انگیزه سیاسی برای این کار وجود داشته باشد.

جمع‌بندی: ناشناس‌سازی موفق، فقط به تکنیک بستگی ندارد. باید نشان دهید که در شرایط واقعی، شناسایی دوباره غیرمحتمل، غیرمقرون‌به‌صرفه و بدون انگیزه کافی است.

نقش‌ها در پردازش داده: Controller، Processor، Joint Controller

یکی از پایه‌ای‌ترین مفاهیم در حقوق داده، درک درست از نقش‌هایی است که بازیگران مختلف در پردازش دادهٔ شخصی ایفا می‌کنند. مقررات GDPR این نقش‌ها را به سه دستهٔ اصلی تقسیم می‌کند:

۱. کنترل‌کننده (Controller)

کنترل‌کننده، شخص یا سازمانی است که هدف و ابزار پردازش دادهٔ شخصی را تعیین می‌کند. او تصمیم می‌گیرد چه داده‌ای جمع‌آوری شود، چرا، چگونه و تا چه مدت.

مثال: یک فروشگاه آنلاین که داده‌های مشتریان خود را برای ارسال کالا و تحلیل فروش جمع‌آوری می‌کند، کنترل‌کننده است.

۲. پردازش‌گر (Processor)

پردازش‌گر شخص یا نهادی است که به‌نمایندگی از کنترل‌کننده و بر اساس دستور او، داده‌ها را پردازش می‌کند — بدون آن‌که در هدف یا ابزار تصمیم‌گیری نقش داشته باشد.

مثال: شرکتی که خدمات ارسال پیامک یا میزبانی سرور به فروشگاه آنلاین ارائه می‌دهد و به داده‌های مشتریان فروشگاه دسترسی دارد، پردازش‌گر است.

۳. کنترل‌کنندگان مشترک (Joint Controllers)

زمانی که دو یا چند نهاد به‌طور مشترک دربارهٔ هدف و ابزار پردازش تصمیم‌گیری می‌کنند، نقش آن‌ها به‌عنوان کنترل‌کنندگان مشترک تعریف می‌شود.

مثال: یک شرکت هواپیمایی و یک پلتفرم رزرو بلیت که داده‌های کاربران را با هدف مشترک مدیریت سفر تحلیل می‌کنند.

نکتهٔ عملی: تعیین دقیق نقش‌ها اهمیت زیادی در قراردادها، مسئولیت‌های قانونی، و رسیدگی به شکایت‌های کاربران دارد. هر نقشی الزامات خاص خود را در زمینهٔ شفافیت، رضایت، امنیت و پاسخگویی دارد.

چک‌لیست تشخیص نقش: چه کسی «هدف و ابزار» را تعیین می‌کند؟

یکی از چالش‌های رایج در پروژه‌های داده‌محور این است که دقیقاً مشخص نیست چه کسی کنترل‌کننده است و چه کسی پردازش‌گر. برای تشخیص درست نقش‌ها، باید ببینیم چه کسی هدف (Why) و ابزار (How) پردازش را تعیین می‌کند.

سؤالات کلیدی برای تشخیص نقش

  • چه کسی تصمیم می‌گیرد که اصلاً داده جمع‌آوری شود یا نه؟
  • چه کسی هدف پردازش داده را تعیین کرده است؟ (مثلاً تبلیغات، تحلیل، ارسال خدمت)
  • چه کسی تعیین کرده که از چه ابزار یا پلتفرمی استفاده شود؟
  • چه کسی مسئول اطلاع‌رسانی به افراد دربارهٔ داده‌هایشان است؟
  • چه کسی قراردادهای پردازش یا سیاست‌های حریم خصوصی را تنظیم می‌کند؟
  • چه کسی مسئول پاسخ‌گویی به درخواست‌های کاربران است؟

اگر پاسخ اغلب این سؤالات یک سازمان خاص باشد…

آن سازمان کنترل‌کننده است، حتی اگر داده‌ها را خودش مستقیماً جمع نکند. طرف مقابل، در صورتی که فقط طبق دستور عمل کند و اختیاری در تعیین هدف یا ابزار نداشته باشد، پردازش‌گر خواهد بود.

مثال واقعی: اگر یک اپلیکیشن فروش آنلاین از خدمات پردازش ابری برای ذخیرهٔ داده‌ها استفاده کند، ولی همهٔ تصمیم‌گیری‌ها دربارهٔ نحوهٔ استفاده از داده‌ها با خود اپلیکیشن باشد، شرکت فروشنده کنترل‌کننده و شرکت خدمات ابری پردازش‌گر است.

توجه: در بعضی موارد، نقش‌ها می‌توانند مشترک یا پیچیده باشند و نیاز به تحلیل دقیق قراردادها، واقعیت عملی و ساختار تصمیم‌گیری دارند.

اصول بنیادین پردازش داده (ماده ۵ GDPR)

ماده ۵ مقررات عمومی حفاظت از داده‌ها (GDPR)، هشت اصل کلیدی را برای هر نوع پردازش دادهٔ شخصی تعیین کرده است. رعایت این اصول، نه‌تنها الزامی قانونی است، بلکه پایهٔ اعتماد کاربران به سازمان‌ها را نیز شکل می‌دهد:

۱. قانونی‌بودن (Lawfulness)

پردازش داده باید بر پایهٔ یکی از مبانی قانونی باشد، مانند رضایت، قرارداد، الزامات قانونی یا منافع مشروع. بدون مبنای مشخص، پردازش غیرقانونی است.

۲. انصاف و شفافیت (Fairness & Transparency)

پردازش باید منصفانه و با اطلاع کافی کاربر انجام شود. افراد باید بدانند چه داده‌هایی از آن‌ها جمع می‌شود، چرا، چگونه و با چه کسانی به اشتراک گذاشته می‌شود.

۳. محدودیت هدف (Purpose Limitation)

داده باید فقط برای هدف مشخص، مشروع و اعلام‌شده پردازش شود. استفادهٔ ثانویه بدون تطابق با هدف اولیه، ممنوع است مگر اینکه رضایت جدید گرفته شود.

۴. کمینه‌سازی داده (Data Minimization)

فقط داده‌ای جمع‌آوری شود که برای هدف موردنظر ضروری است — نه بیشتر. جمع‌آوری دادهٔ اضافی صرفاً «برای احتیاط» قابل‌قبول نیست.

۵. دقت (Accuracy)

داده‌ها باید دقیق، به‌روز و قابل اصلاح باشند. داده‌های نادرست یا گمراه‌کننده باید حذف یا اصلاح شوند.

۶. محدودیت نگهداری (Storage Limitation)

داده‌ها نباید بیش از زمانی که برای هدف پردازش لازم است، نگهداری شوند. سیاست‌های حذف یا ناشناس‌سازی باید تعریف شوند.

۷. امنیت (Integrity & Confidentiality)

داده‌ها باید در برابر دسترسی غیرمجاز، افشا، تخریب یا پردازش غیرقانونی محافظت شوند. اقدامات فنی و سازمانی متناسب، مانند رمزنگاری، ضروری است.

۸. پاسخگویی (Accountability)

سازمان باید بتواند نشان دهد که همهٔ اصول فوق را رعایت کرده است. داشتن مدارک، گزارش‌ها، سیاست‌ها و لاگ‌های ثبت‌شده ضروری است.

نکتهٔ کلیدی: اصول پردازش فقط شعار نیستند؛ آن‌ها تبدیل به «استاندارد قابل ارزیابی» می‌شوند که نهادهای ناظر و دادگاه‌ها عملکرد شما را بر اساس آن قضاوت می‌کنند.

اصل پاسخگویی (Accountability) در عمل: مدارک، لاگ‌ها، و شواهد

در مقررات GDPR، «پاسخگویی» فقط به‌معنای انجام درست کارها نیست؛ بلکه به‌معنای توانایی اثبات آن است. یعنی سازمان باید در هر زمان بتواند نشان دهد که اصول حریم خصوصی را رعایت کرده است. این اصل زیربنای فرهنگ «مدرک‌محور» در حفاظت داده است.

چگونه پاسخگویی را در عمل پیاده کنیم؟

  • سیاست‌های مکتوب: داشتن سیاست حفاظت داده، حفظ داده، رضایت‌گیری، حذف داده و امنیت اطلاعات به‌صورت مکتوب و مستند.
  • ثبت لاگ‌ها: نگهداری لاگ‌های ورود/دسترسی، تغییرات، ارسال داده و پردازش‌های حساس برای امکان ردیابی.
  • ماتریس نقش‌ها و مسئولیت‌ها: تعیین واضح نقش‌های Controller، Processor و مسئولیت هرکدام.
  • ارزیابی‌های تأثیر (DPIA): انجام تحلیل اثرات پردازش بر حریم خصوصی در پروژه‌های پرریسک.
  • قراردادهای DPA: وجود قراردادهای معتبر بین Controller و Processor با تعهدات شفاف.
  • آموزش کارکنان: ارائه آموزش‌های دوره‌ای دربارهٔ حفاظت داده و مستندسازی آن.
  • واکنش به رخدادهای امنیتی: وجود برنامه واکنش به نشت داده و مستندات مربوط به برخورد با رخدادها.
  • بررسی‌های دوره‌ای: گزارش‌های ممیزی داخلی، چک‌لیست‌های انطباق و پیگیری اصلاحات.
نکته عملی: اگر سازمان شما در مقابل نهاد ناظر یا شکایت کاربر قرار گیرد، صرف ادعا کافی نیست. شما باید «سند، تاریخ و روند» ارائه دهید. این یعنی پاسخگویی واقعی.

موارد مرزیِ پرچالش: IP داینامیک، کوکی‌ها، ویدئوکنفرانس، CCTV، آنالیتیکس

در دنیای امروز، مرز بین دادهٔ شخصی و غیرشخصی گاهی مبهم است. برخی از انواع داده‌ها به‌صورت مستقیم فرد را معرفی نمی‌کنند، اما همچنان می‌توانند شناسایی‌پذیر باشند. در اینجا به چند نمونه‌ی پرچالش و پرتکرار می‌پردازیم:

۱. IP داینامیک

گرچه آدرس IP داینامیک (که با هر اتصال تغییر می‌کند) مستقیماً به یک فرد خاص اشاره ندارد، اما در بسیاری از موارد می‌توان با اتصال آن به لاگ‌های ISP یا الگوی استفاده، فرد را شناسایی کرد. دیوان دادگستری اتحادیه اروپا نیز IP داینامیک را دادهٔ شخصی دانسته است.

۲. کوکی‌ها (Cookies)

کوکی‌هایی که رفتار کاربر را دنبال می‌کنند (Tracking Cookies)، حتی اگر نام یا ایمیل نداشته باشند، شناسهٔ یکتا ایجاد می‌کنند و می‌توانند برای پروفایل‌سازی استفاده شوند. بنابراین دادهٔ شخصی محسوب می‌شوند و نیاز به رضایت دارند.

۳. ویدئوکنفرانس

داده‌های صوتی و تصویری شرکت‌کنندگان، شامل چهره، صدا، پس‌زمینه محیط و حتی نحوهٔ مشارکت در جلسه، همگی دادهٔ شخصی هستند. ذخیره‌سازی یا ضبط این جلسات بدون اطلاع و مبنای قانونی، نقض حریم خصوصی است.

۴. دوربین‌های مداربسته (CCTV)

تصویر چهره، پلاک خودرو، رفتار حرکتی یا حتی زمان ورود/خروج افراد در محیط‌های عمومی یا خصوصی از طریق CCTV، همگی قابلیت شناسایی دارند. پردازش این داده‌ها نیازمند هدف مشروع، اطلاع‌رسانی شفاف، و محدودیت در نگهداری است.

۵. تحلیل‌گرها و آنالیتیکس (Analytics)

ابزارهایی مثل Google Analytics با جمع‌آوری داده‌های مرورگر، دستگاه، مسیر حرکت در سایت و زمان بازدید، پروفایل‌هایی دقیق از کاربران ایجاد می‌کنند. حتی اگر اطلاعات ظاهراً ناشناس باشند، در عمل قابلیت بازشناسایی دارند و تحت مقررات GDPR می‌افتند.

جمع‌بندی: داده‌هایی که در ابتدا بی‌خطر به‌نظر می‌رسند، در ترکیب با منابع دیگر می‌توانند به‌راحتی قابل‌شناسایی شوند. در مواجهه با این داده‌های «مرزی»، رویکرد محافظه‌کارانه و رعایت الزامات حقوقی ضروری است.

دادهٔ کودکان و افراد آسیب‌پذیر: آستانه‌های حساسیت و رضایت معتبر

کودکان و افراد آسیب‌پذیر (Vulnerable) مانند سالمندان، بیماران روان‌پزشکی، پناهندگان، یا افرادی با سطح پایین سواد دیجیتال، از نظر حقوق داده، گروه‌هایی هستند که نیاز به حفاظت بیشتر دارند. این آسیب‌پذیری می‌تواند شناختی، اجتماعی، اقتصادی یا موقعیتی باشد.

چرا داده‌های این افراد حساس‌تر است؟

این افراد ممکن است نتوانند به‌درستی از حقوق خود دفاع کنند، رضایت معتبر بدهند، یا اثرات پردازش داده را درک کنند. به همین دلیل، مقررات مانند GDPR تأکید ویژه‌ای بر رعایت انصاف و شفافیت در جمع‌آوری و استفاده از داده‌های آن‌ها دارند.

دادهٔ کودکان: از چه سنی رضایت معتبر است؟

بر اساس GDPR، رضایت برای خدمات اطلاعاتی آنلاین (مانند اپلیکیشن یا بازی) باید توسط والدین یا سرپرست قانونی ارائه شود، مگر آنکه کودک به سن ۱۶ سالگی رسیده باشد (در برخی کشورها ۱۳ یا ۱۴). یعنی جمع‌آوری داده از کودکان زیر این سن بدون تأیید والدین، قانونی نیست.

ملاحظات پردازش برای افراد آسیب‌پذیر

  • شفافیت باید ساده، قابل فهم و متناسب با توان درک مخاطب باشد.
  • نباید از ناآگاهی یا وابستگی فرد سوءاستفاده شود (مثلاً برای گرفتن رضایت).
  • توجیه منافع مشروع در مقابل این افراد، بسیار سخت‌گیرانه‌تر است.
  • هرگونه پردازش باید با حداقل داده و حداکثر امنیت انجام شود.
مثال کاربردی: اگر اپلیکیشن آموزشی برای کودکان راه‌اندازی می‌کنید، باید هم تأیید والدین را داشته باشید، هم سیاست حریم خصوصی ساده و تصویری ارائه دهید. رضایت فقط با یک «تیک» ساده، کافی نیست.

داده‌های دستگاه و IoT: تله‌متری، شناسهٔ تبلیغاتی، اثرانگشت مرورگر

با گسترش دستگاه‌های هوشمند (Internet of Things)، حجم عظیمی از داده‌ها بدون تعامل مستقیم کاربر جمع‌آوری می‌شود. این داده‌ها، گرچه گاه به‌ظاهر فنی هستند، اما می‌توانند اطلاعات شخصی را آشکار کنند یا منجر به شناسایی شوند.

۱. تله‌متری (Telemetry)

تله‌متری به داده‌هایی گفته می‌شود که دستگاه‌ها (مثل خودرو هوشمند، ساعت، یخچال یا سیستم تهویه) به‌صورت خودکار ارسال می‌کنند. اطلاعاتی مانند مکان، سرعت، الگوی مصرف، دمای بدن یا تنظیمات دستگاه، ممکن است مستقیماً به کاربر متصل شوند یا قابل بازشناسایی باشند.

۲. شناسه‌های تبلیغاتی (Advertising IDs)

سیستم‌عامل‌های موبایل (Android، iOS) به هر دستگاه یک شناسهٔ یکتا اختصاص می‌دهند که برای ردیابی فعالیت کاربر در اپلیکیشن‌ها استفاده می‌شود. این شناسه‌ها، اگرچه اسمی از کاربر ندارند، اما می‌توانند نمایه‌ای کامل از عادات، علایق، و مکان فرد بسازند. بنابراین دادهٔ شخصی محسوب می‌شوند.

۳. اثرانگشت مرورگر (Browser Fingerprinting)

وب‌سایت‌ها می‌توانند با ترکیب اطلاعاتی مانند نوع مرورگر، افزونه‌ها، زبان سیستم، وضوح صفحه‌نمایش، زمان سیستم و... یک «اثر انگشت دیجیتال» منحصر‌به‌فرد ایجاد کنند که بدون نیاز به کوکی‌ها، امکان شناسایی دستگاه خاص را فراهم می‌کند. این روش یکی از پیچیده‌ترین شیوه‌های ردیابی است.

نکته عملی: حتی اگر هیچ نام، ایمیل یا شماره‌ای دریافت نشود، ترکیب این داده‌های فنی می‌تواند شما را به هویت فرد برساند. در نتیجه، بسیاری از این داده‌ها تحت عنوان «دادهٔ شخصی» طبقه‌بندی می‌شوند و مشمول الزامات قانونی هستند.

دادهٔ عمومی ≠ آزاد برای هر استفاده: شبکه‌های اجتماعی، OSINT، و انتظارات مشروع

یکی از سوءتفاهم‌های رایج در دنیای داده این است که اگر اطلاعاتی به‌صورت «عمومی» قابل‌مشاهده باشند، پس استفاده از آن‌ها هم «آزاد» است. اما طبق اصول حقوق داده، عمومی‌بودن یک داده به‌معنای حذف محدودیت‌های قانونی نیست.

شبکه‌های اجتماعی: عمومی، ولی نه بی‌قانون

وقتی فردی پستی در اینستاگرام، توییتر یا لینکدین منتشر می‌کند، ممکن است دسترسی آن برای همه باز باشد. اما این به‌معنای آن نیست که کسب‌وکارها، محققان یا دولت‌ها می‌توانند این داده‌ها را به‌صورت نامحدود ذخیره، تحلیل یا بازنشر کنند. چون هنوز حقوق فردی، حق فراموش‌شدن، محدودیت هدف و انتظارات مشروع پابرجاست.

OSINT: داده‌های آزادِ منابع باز، اما با دقت

OSINT یا Open Source Intelligence به گردآوری داده از منابع عمومی (سایت‌ها، فروم‌ها، شبکه‌های اجتماعی، ویدئوها و...) برای اهداف تحقیقاتی، امنیتی یا تجاری گفته می‌شود. اگرچه این اطلاعات در دسترس عموم هستند، اما تحلیل و پردازش آن‌ها باید با رعایت اصول حقوق داده، به‌ویژه تناسب و ضرورت صورت گیرد.

انتظارات مشروع (Legitimate Expectation)

اصل انتظارات مشروع می‌گوید افراد انتظار دارند داده‌هایشان تنها در همان چارچوبی که ارائه شده استفاده شود. اگر داده‌ای عمومی است، اما فرد انتظار نداشته که برای تبلیغات هدفمند، پروفایل‌سازی یا تحلیل روان‌شناختی استفاده شود، این پردازش ممکن است غیرقانونی باشد.

مثال عملی: جمع‌آوری کامنت‌های عمومی کاربران در یک شبکه اجتماعی برای آموزش مدل هوش مصنوعی، بدون اطلاع‌رسانی یا احترام به حق حذف، می‌تواند نقض GDPR باشد—حتی اگر داده‌ها «قابل جستجو» یا «در دسترس عموم» باشند.

اشتباهات رایج در تشخیص «دادهٔ شخصی یا نه» و راه‌حل‌های سریع

یکی از چالش‌های اساسی در پروژه‌های مرتبط با حریم خصوصی، تشخیص این است که آیا یک داده «شخصی» محسوب می‌شود یا نه. این موضوع ساده به‌نظر می‌رسد، اما در عمل باعث اشتباهات زیادی می‌شود که می‌تواند منجر به نقض مقررات، جریمه یا بی‌اعتمادی کاربران شود.

۱. فرض اینکه دادهٔ بدون نام، دادهٔ شخصی نیست

حذف نام، شماره یا ایمیل به‌تنهایی کافی نیست. مثلاً اگر یک فایل شامل جنسیت، سن، موقعیت مکانی و شغل خاص باشد، ممکن است همچنان امکان شناسایی فرد وجود داشته باشد—به‌ویژه در مجموعه‌های کوچک یا تخصصی.

۲. نادیده‌گرفتن داده‌های فنی (مانند IP، Device ID، کوکی)

بسیاری از داده‌های فنی که در پس‌زمینه جمع‌آوری می‌شوند، مانند آدرس IP، شناسهٔ تبلیغاتی موبایل یا کوکی‌های پایش رفتار، قابلیت شناسایی دارند و طبق GDPR دادهٔ شخصی محسوب می‌شوند—even if they don’t look “personal”.

۳. فرض اینکه داده‌های عمومی آزاد هستند

فقط به این دلیل که اطلاعاتی در شبکه‌های اجتماعی یا منابع عمومی در دسترس است، به‌معنای آزادی کامل در استفاده از آن‌ها نیست. همچنان باید مشروعیت هدف و رضایت یا اطلاع‌رسانی شفاف وجود داشته باشد.

۴. اشتباه بین ناشناس‌سازی و شبه‌ناشناس‌سازی

بسیاری از سازمان‌ها فکر می‌کنند با حذف نام و جایگزینی آن با یک ID داخلی، داده دیگر شخصی نیست. اما اگر امکان بازشناسایی از طریق فایل‌های جانبی یا ساختار داخلی وجود داشته باشد، این داده هنوز «شبه‌ناشناس» است و مشمول مقررات است.

۵. چشم‌پوشی از زمینهٔ استفاده

گاهی یک داده در یک زمینه بی‌خطر به‌نظر می‌رسد، اما در ترکیب با سایر داده‌ها یا در سناریوی خاصی، هویت فرد را آشکار می‌کند. مثلاً یک نظرسنجی بی‌نام از کارکنان در یک بخش کوچک، ممکن است با پاسخ‌ها قابل شناسایی باشد.

راه‌حل سریع: از خود بپرسید: «آیا این داده به‌تنهایی یا در ترکیب با منابع دیگر، می‌تواند من را به یک شخص واقعی برساند؟» اگر جواب «شاید» یا «بله» است، آن داده را شخصی در نظر بگیر و مطابق الزامات حریم خصوصی رفتار کن.

خروجی عملی: برگهٔ تشخیص «دادهٔ شخصی یا حساس؟» + جدول اصول بنیادین پردازش

۱. چک‌لیست سریع تشخیص دادهٔ شخصی یا حساس

  • آیا این داده به فرد زنده‌ای مربوط می‌شود؟
  • آیا می‌توان مستقیماً (نام، کد ملی، شماره تماس) یا غیرمستقیم (ترکیب اطلاعات) به فرد رسید؟
  • آیا داده شامل ویژگی‌های خاص مانند نژاد، دین، سلامت، یا گرایش جنسی است؟
  • آیا این داده به محکومیت کیفری یا تخلف قضایی اشاره دارد؟
  • آیا داده به کودک، سالمند، یا فرد آسیب‌پذیر تعلق دارد؟

اگر پاسخ به هر مورد "بله" باشد، این داده مشمول حفاظت حقوقی ویژه است و باید مقررات حریم خصوصی را رعایت کنید.

۲. جدول اصول بنیادین پردازش داده (ماده ۵ GDPR)

اصل توضیح ساده سوال راهنما
قانونی بودن (Lawfulness) آیا برای جمع‌آوری و استفاده از داده، مبنای قانونی معتبر داریم؟ چه مجوزی داریم؟ (رضایت؟ قرارداد؟ الزام قانونی؟)
شفافیت (Transparency) آیا کاربر به‌وضوح می‌داند چه داده‌ای، چگونه و چرا جمع‌آوری می‌شود؟ سیاست حریم خصوصی را به‌روزرسانی کرده‌ایم؟
محدودیت هدف (Purpose Limitation) داده فقط برای اهداف مشخص و مشروع جمع‌آوری می‌شود. بعداً استفاده دیگری نمی‌کنیم؟
کمینه‌سازی داده (Data Minimization) فقط داده‌های واقعاً لازم را جمع می‌کنیم. می‌توانیم کمتر جمع کنیم؟
دقت (Accuracy) اطلاعات باید صحیح، به‌روز و قابل‌اصلاح باشد. امکان ویرایش برای کاربر فراهم شده؟
محدودیت نگهداری (Storage Limitation) داده‌ها فقط تا زمانی نگهداری می‌شوند که لازم باشد. تاریخ حذف یا بازبینی مشخص کرده‌ایم؟
امنیت (Integrity & Confidentiality) داده‌ها در برابر دسترسی غیرمجاز، نشت یا تخریب محافظت می‌شوند. رمزنگاری، کنترل دسترسی، بک‌آپ داریم؟
پاسخگویی (Accountability) سازمان باید بتواند اثبات کند که همه اصول را رعایت کرده است. آیا مدرک، گزارش، یا لاگ داریم؟
کاربرد عملی: هنگام بررسی یک پروژه یا فرم داده‌برداری، این چک‌لیست و جدول را کنار خود داشته باشید. با این ابزار می‌توانید هم نقش‌ها را مشخص کنید، هم اصول را بررسی کنید، و هم ریسک‌ها را شناسایی کنید.

تمرین پایانی: برچسب‌گذاری ۱۰ نمونهٔ مرزی

در این تمرین، ۱۰ مورد از داده‌هایی که مرزی یا بحث‌برانگیز هستند، آورده شده‌اند. وظیفه شما این است که مشخص کنید هر مورد زیر در کدام دسته قرار می‌گیرد:

  • ✅ دادهٔ شخصی
  • ⚠️ دادهٔ حساس (Special Category)
  • ❌ دادهٔ غیرشخصی
شماره نمونه داده وضعیت توضیح راهنما
۱ IP داینامیک کاربر ✅ دادهٔ شخصی در ترکیب با لاگ‌های سرویس‌دهنده، قابل شناسایی است.
۲ کوکی‌های رفتاری (tracking cookie) ✅ دادهٔ شخصی ردیابی رفتار کاربر و ساخت پروفایل ممکن است.
۳ تصویر ضبط‌شده در ویدئوکنفرانس با صدا ⚠️ دادهٔ حساس ممکن است اطلاعات چهره، صدا، نژاد یا دین را شامل شود.
۴ شماره پرونده بدون نام ✅ دادهٔ شخصی در سیستم داخلی ممکن است بازشناسایی شود.
۵ موقعیت جغرافیایی دقیق موبایل (GPS) ✅ دادهٔ شخصی در زمان و مکان خاص، به فرد اشاره می‌کند.
۶ اطلاعات سلامت از اپلیکیشن فیتنس ⚠️ دادهٔ حساس ضربان قلب، الگوی خواب، وزن و غیره جزو دادهٔ حساس است.
۷ اثر انگشت مرورگر (Browser Fingerprint) ✅ دادهٔ شخصی قابل ردیابی و منحصر به فرد در بسیاری از موارد.
۸ اطلاعات در مورد تعلق به اتحادیه کارگری ⚠️ دادهٔ حساس صراحتاً در دسته‌بندی‌های ماده ۹ GDPR آمده است.
۹ پروفایل عمومی لینکدین ✅ دادهٔ شخصی هرچند عمومی است، ولی هنوز حریم خصوصی دارد.
۱۰ کد رهگیری مرسوله پستی ❌ دادهٔ غیرشخصی (در حالت عادی) اگر بدون ارتباط با گیرنده باشد، شخصی محسوب نمی‌شود.
پیشنهاد تکمیلی: برای تمرین بیشتر، از مخاطب بخواهید دو مورد جدید (واقعی یا خیالی) به این جدول اضافه کرده و دسته‌بندی خود را توضیح دهد.

منابع فوری و ارجاعات

توصیه کاربردی: هنگام نگارش سیاست حریم خصوصی یا تحلیل ریسک داده، حتماً به مواد ۴ و ۵ GDPR ارجاع بدهید و از راهنماهای EDPB استفاده کنید تا پشتوانه حقوقی مستحکم‌تری داشته باشید.

نظرات (0)

اشتراک گذاری

این پست را با دیگران به اشتراک بگذارید